۱۳۸۸ دی ۱, سه‌شنبه

یکی از عکس های منتخب خبری سال 2009




خیلی آدم رو منقلب میکنه .دوستان آدم کش من به نظر شما تمام ثروت های دنیا میتونه یک ثانیه از عمر کسانی که بی گناه کشته شدن را به آن ها برگرداند؟به یاد ندا،سهراب و...........

۱۳۸۸ آذر ۲۹, یکشنبه

گیرم جسمش را محصور کردید با تفکرش چه می‌کنید؟

حتما منصور حلاج بزرگ مرد آزاده را می‌شناسید.در مراسم اعدامش دستش را جدا کردند، خنده بزد. گفتند: خنده چيست؟ گفت:" دست از آدمي بسته باز کردن آسان است. مرد آنست که دست صفات که کلاه همت از تارک عرش در ميکشد قطع کند" سال‌ها آیت‌الله منتظری در حبس بود و حالا جسمش آزاد شده ولی‌ هیچ کس ,هیچ کس نمی‌تواند اندیشهٔ این مرد را که با نمایندگی خدا در زمین سکوتی فاصله داشت را محصور کند و نسیم آزادگی‌اش بر افکار مردم ایران تا بیکران وزیدن خواهد داشت.

۱۳۸۸ آذر ۲۵, چهارشنبه

پس از تهدید لاریجانی؛آیا با دستگیری موسوی و کروبی اعتراضات پایان خواهد یافت؟

خوب اول اجازه بدهید متن سخنان لاریجانی را بخوانیم"رئيس قوه قضائيه خطاب به كساني كه آنها را سران فتنه خواند،گفت: به سران فتنه مي‌گويم دستگاه قضايي به اندازه كافي از شما پرونده دارد و اگر نظام تاكنون ملاطفت و مماشات مي‌كند حمل بر نفهميدن نكنيد و چگونه اين موضوع را متوجه نشويم كه رسيدگي به اين مظالم از وظايف قوه قضائيه است."
دلیل ادامه دار بودن اعتراضات در یک کشور پایه‌های ایدولوژیک قوی و دلیل کافی‌ برای دنبال دار بودن آن‌ علی رغم تمام هزینه‌های ناشی‌ از آن‌ است.من فکر نمیکنم باتوجه به اینکه تمام نخبگان و روشنفکران ایران از این اعتراضات حمایت میکنند حتی بدون رهبران اصلی‌ این اعتراضات و ادامهٔ آن‌ دچار مشکل شود.پس از پاره کردن عکس امام محافظه کاران سعی‌ داشتند توپ را به زمین سبزها بیندازند،اما با دستگیری سران اصلاحات دوباره وزنهٔ مردم سنگین تر خواهد شد .چون از نظر فکری ما نیازی به موسوی و کروبی نداریم اما عامل مناسبی در تحریک مردم خواهد بود که خون تازه ی را در رگ‌های اعتراضات به جریان خواهد انداخت.

۱۳۸۸ آذر ۲۱, شنبه

هدف بعدی کودتاچیان؛آتش زدن قرآن و نوشتن گناه به پای سبز ها

هیچ تعجب نکنید اگر فردا دیدین که در راه پیمایی‌های سبز‌ها قرآن آتش زدن و در صدا و سیما پخش شد زیرا کودتاچیان با این کار‌ها میخواهند نشان دهند که سبز‌ها با تمام اعتقادات مردم مخالف هستن حال آنکه ما همواره به تمام مقدسات احترام میگذاریم

۱۳۸۸ آذر ۱۶, دوشنبه

بانگ الله و اکبر امشب در تهران شدیدتر از باران بود

علی‌ رغم بارش شدید باران در منطق مختلف الله و اکبر در تهران به گوش رسید اگر کسی‌ اخبار دقیقتری از منطق مختلف دارد مارا هم مطلع کند

پدر ،دوست‏دخترم حامله است!!!(همیشه بد تر هم هست)

یکم تنوع تو این روز که خیلی‌ اعصاب هممون تحت فشار بود بد نیست در ضمن بد از خوندن این مطلب میفهمیم که همیشه شرایط بد تر از اینی هم که هست می‌تونه باشه!!!!!!

پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بود، با تعجب دید که تخت خواب کاملاً مرتب و همه چیز جمع و جور شده. یک پاکت هم به روی بالش گذاشته شده و روش نوشته بود «پدر». با بدترین پیش داوری های ذهنی پاکت رو باز کرد و با دستان لرزان نامه رو خوند :
پدر عزیزم،
با اندوه و افسوس فراوان برایت می نویسم. من مجبور بودم با دوست‏‏دختر جدیدم فرار کنم، چون می خواستم جلوی یک رویارویی با مادر و تو رو بگیرم. من احساسات واقعی رو با stacy پیدا کردم، او واقعاً معرکه است، اما می دونستم که تو اون رو نخواهی پذیرفت، به خاطر تیزبینی هاش، خالکوبی هاش ، لباسهای تنگ موتور سواریش و به خاطر اینکه سنش از من خیلی بیشتره. اما فقط احساسات نیست، پدر. اون حامله است. stacy به من گفت ما می تونیم شاد و خوشبخت بشیم. اون یک تریلی توی جنگل داره و کُلی هیزم برای تمام زمستون. ما یک رؤیای مشترک داریم برای داشتن تعداد زیادی بچه. stacy چشمان من رو به روی حقیقت باز کرد که ماریجوانا واقعاً به کسی صدمه نمی زنه. ما اون رو برای خودمون می کاریم، و برای تجارت با کمک آدمای دیگه ای که توی مزرعه هستن، برای تمام کوکائینها و اکستازیهایی که می خوایم. در ضمن، دعا می کنیم که علم بتونه درمانی برای ایدز پیدا کنه، و stacy بهتر بشه. اون لیاقتش رو داره. نگران نباش پدر، من 15 سالمه، و می دونم چطور از خودم مراقبت کنم. یک روز، مطمئنم که برای دیدارتون بر می گردیم، اونوقت تو می تونی نوه های زیادت رو ببینی.
با عشق،
پسرت،
john
پاورقی : پدر، هیچ کدوم از جریانات بالا واقعی نیست، من بالا هستم تو خونه tommy. فقط می خواستم بهت یادآوری کنم که در دنیا چیزهای بدتری هم هست نسبت به کارنامه مدرسه که روی میزمه. دوسِت دارم! هروقت برای اومدن به خونه امن بود، بهم زنگ بزن!

۱۳۸۸ آذر ۱۵, یکشنبه

جهنم گرمازاست یا گرماگیر؟

پاسخ يک دانشجوی دانشگاه واشينگتن به يک سوال امتحان شيمی آنچنان جامع و کامل بوده است که توسط پروفسورش در شبکه ی جهانی اينترنت پخش شده

پرسش: آيا جهنم اگزوترم (دفع‌کننده ی گرما) است يا اندوترم (جذب‌کننده ی گرما)؟

اکثر دانشجويان برای ارائه ی پاسخ خود به قانون بويل ماريوت متوسل شده بودند که می‌گويد حجم مقدار معينی از هر گاز در دمای ثابت، به طور معکوس با فشاری که بر آن گاز وارد می‌شود متناسب است. يا به عبارت ساده‌تر در يک سيستم بسته، حجم و فشار گازها با هم رابطه ی مستقيم دارند.

اما يکی از آنها چنين نوشت:

اول بايد بفهميم که حجم جهنم چگونه در اثر گذشت زمان تغيير می‌کند. برای اين کار احتياج به تعداد ارواحی داريم که به جهنم فرستاده می‌شوند. گمان کنم همه قبول داشته باشيم که يک روح وقتی وارد جهنم شد، آن را دوباره ترک نمی‌کند. پس روشن است که تعداد ارواحی که جهنم را ترک می‌کنند برابر است با صفر.

برای مشخص کردن تعداد ارواحی که به جهنم فرستاده می‌شوند، نگاهی به انواع و اقسام اديان رايج در جهان می‌کنيم. بعضی از اين اديان می‌گويند اگر کسی از پيروان آنها نباشد، به جهنم می‌رود. از آن جايی که بيشتر از يک مذهب چنين عقيده‌ای را ترويج می‌کند، و هيچکس به بيشتر از يک مذهب باور ندارد، می‌توان استنباط کرد که همه ی ارواح به جهنم فرستاده می‌شوند.

با در نظر گرفتن آمار تولد نوزادان و مرگ و مير مردم در جهان متوجه می‌شويم که تعداد ارواح در جهنم مرتب بيشتر می‌شود.

حالا می‌توانيم تغيير حجم در جهنم را بررسی کنيم: طبق قانون بويل ماريوت بايد تحت فشار و دمای ثابت با ورود هر روح به جهنم حجم آن افزايش بيابد. اينجا دو موقعيت ممکن وجود دارد:

۱: اگر جهنم آهسته‌تر از ورود ارواح به آن منبسط شود، دما و فشار به تدريج بالا خواهند رفت تا جهنم منفجر شود.

۲: اگر جهنم سريعتر از ورود ارواح به آن منبسط شود، دما و فشار به تدريج پايين خواهند آمد تا جهنم يخ بزند.

اما راه‌حل نهايی را می‌توان در گفته ی همکلاسی من ترزا يافت که می‌گويد:

«مگه جهنم يخ بزنه که با تو ازدواج كنم!» از آن جايی که تا امروز اين افتخار نصيب من نشده است (و احتمالاً هرگز نخواهد شد)، نظريه ی شماره ی ۲ اشتباه است: جهنم هرگز يخ نخواهد زد و اگزوترم است.

تنها جوابی که نمره ی کامل را دريافت کرد، همين بود